به گزارش مشرق، محمد عبدالهی در کانال تلگرامی خود نوشت:
علیرغم تصویری که ملی گراها تلاش میکنند از مصدق بعنوان "چهره ای مردمی، ضددیکتاتوری، توانمند و..!" بسازند، دوره نخست وزیری 2 ساله مصدق (1330-32) مملو از اشتباهات تاریخی مصدق، ناتوانی در اداره امور، خودرأیی، دیکتاتورمآبی اوست.
1. زیاده طلبی: درخواست وزارت جنگ که طبق قانون اساسی مشروطه باید در اختیار شاه میبود، آغاز جاه طلبی او بود. شاه زیر بار نرفت و او استعفا داد. مردم به دعوت آیت الله کاشانی برای بازگشت مصدق و ناکام نماندن نهضت نفت قیام کردند (30 تیر 1331) و پیروز شدند.
2. نکته دردناک آنکه، مصدق سرلشکر وثوق را که عامل سرکوب و کشتار مردم در قیام 30 تیر بود، بعنوان معاون خود در وزارت جنگ منصوب کرد! همچنین با وجود آنکه او مدیریت رسمی نفت را از انگلستان گرفت ولی جاسوسان نامدار انگلستان را (قلی بیات، رضا فلاح) بر صدر شرکت نفت نشاند.
3. او با کمک روحانیت برخاست اما خود به روحانیون پشت کرد. درحالیکه دست حزب توده، بهائی ها و.. را در کشور باز گذاشت، چندین تن از روحانیون و نزدیکان آیت الله کاشانی را دستگیر کرد و نصیحتهای آیت الله را با عنوان «دخالت» و «فضولی» در کار دولت، رد نمود.
4. مصدق حتی مجلس را منحل کرد. او که خود را قهرمان مردمی و انتخابات آزاد میخواند، حتی تاب مخالفت چند نماینده مجلس را نداشت و مجلسی را که خودش بر شانه های آن ایستاده بود و نخست وزیر شده بود، منحل کرد. آن هم مجلس هفدهم که استثنائا اکثر نمایندگانش وابستگی به بیگانگان نداشتند.
5. دولت مصدق، ناکارآمدترین دولت در عرصه اقتصاد بود. در آستانه اولین سالگرد ملیشدن نفت، دولت ایران با انبوهی از مشکلات اقتصادی روبرو شد. کسری بودجه و تحریم نفتی سبب شد مصدق دست یاری به سوی بیگانگان دراز کند و اشتباه دیگر مصدق رقم خورد: اعتماد به آمریکایی ها برای مقابله با انگلستان و روسیه. او حتی به آیزنهاور نامه نوشت و از او درخواست کمک کرد و با وجود پاسخهای منفی آنها، باز هم به التماسهای خود ادامه داد. پاسخ نهایی امریکا به مصدق، کودتا و برکناری او بود!